#حـر_انقـلاب
خـودش را حُـر نهضت امام میدانست میگفت حُـر قبل از همه به میدان کربلا رفت و شهید شد من هم باید جز اولین ها باشم و در روزهای اول جنگ راهی جبهه شد…
هفده آذر ۵۹ برای انجام عملیات به سمت جاده ی ماهشهر رفتیم، از کانال عبور ڪردیم سیصد نفر از نیروهای دشمن را به درک واصل کردیم اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر بنی صدر از ما پشتیبانے نڪردند. و با پاتک نیروهای دشمن مجبور به عقب نشینی شدیم.
شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند با شلیک های پیاپی گلولههای آرپیجی و هدف قرار دادن تانک های دشمن مانع پیشروی آنها میشد. چند تانک دشمن را منهدم ڪرد. ساعت ده صبح بود، فشار دشمن هرلحظه زیادتر می شد برای زدن آر پی جی بلند شد و بالای خاڪریز رفت، یکدفعه صدایی آمد، برگشتم و ناباورانه نگاه کردم، گلولهای به سینهی شاهرخ اصابت ڪرده بود. او روی خاکریز افتاده بود…
عراقی ها نزدیڪ شدند، مجبور شدم برگردم، پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود، از کمی عقبتر نگاه کردم عراقیها بالای سر او رسیده بودند از خوشحالی هلهله میڪردند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بدون سر او را نشان داد، گوینده عراقی گفت: ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم. دو روز بعد دوباره حمله ڪردیم. به همان خاکریز رسیدیم. اما هیچ اثری از پیڪر شاهرخ نبود هر چه گشتیم بی فایده بود.” او از خدا خواسته بود همه گذشته اش را پاڪ ڪنـد. “مے خواست چیزی از او نماند، نه نام ، نه نشان ، نه قبر ، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر، خدا هم دعایش را مستجاب ڪرد. پیڪر سردار شهیـد شاهرخ ضرغام هرگز پیدا نشد ….
✍ راوی : همرزم شهید
شهید_شاهرخ_ضرغام
سالـروز_شهـادت
آخرین نظرات